کد مطلب:312211 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:725

عباس در کودکی
در یك روایت مربوط به دوران خردسالی آن حضرت، اوج ادراك و شعور او نمایان می شود. آن گاه كه امیرمؤمنان (ع) او را با كلمه ی «واحد» (یك) آشنا می كند، پس از پدر، آن را تكرار می كند، ولی از گفتن كلمه ی «دو» اجتناب می نماید. سپس در پاسخ امیرمؤمنان (ع) این گونه كار خود را توجیه می كند: «شرم می كنم با زبانی كه نام «واحد» (خداوند یكتا) را خوانده ام، كلمه ی «دو» را بگویم.» [1] .

از این نقل كوتاه تاریخی می توان به بلندای بینش توحیدی ابوالفضل (ع) پی برد. از او كه پرورش یافته ی كانون ولایت و معرفت است، جز این گونه گفتار - حتی در كودكی - انتظار نمی رود. اگر چه بر پاره ای متون و برخی نقل ها نتوان اعتماد كرد، ولی بزرگی این قبیله ی توحیدی تا آن جاست كه كودكان آنان - به گواهی تاریخ در مقاطع گوناگون - چه آن ها كه از مقام امامت و عصمت برخوردار بوده اند و چه آن ها كه در این منزلت ویژه نبوده اند، از ویژگی ها و خصائل برتری بهره مند بوده اند.



[ صفحه 30]



خانواده ی عباس (ع) و كسان نزدیك او، از رفتار امیرمؤمنان (ع) با این كودك دریافته بودند كه او یاور حسین (ع) در اوج تنهایی اوست و مادرش (ام البنین) نیز دیده است كه چگونه امیرمؤمنان (ع) در اولین روزهای تولد عباس (ع) دستان او را می بوسد و می گرید و سپس از شجاعت او در كربلا و جانبازی او سخن می گوید و نیز پرده از پاداش بهشتی او بر می گشاید و می فرماید: آن گونه كه خداوند به جای دو دست جعفر بن ابی طالب، دو بال در بهشت به او عطا كرده است، فرزندم عباس (ع) نیز به پاداش دستانش كه در یاری حسین (ع) از دست می دهد، دو بال، همسان فرشتگان، در بهشت خواهد داشت [2] .


[1] مستدرك الوسائل، ج 15، ص 258.

[2] العباس، ص 75.